هما ارژنگی

 

ای واژگون سازندهِ دل ها و دیده ها

ای گرداننده روز ها و شب ها

ای دیگرکون سازنده بودن ها و توانایی ها

دیگرگون ساز بودنمان را به بهاری بودن ها

 

الا ای اهورای با فر و جاه

به فرمان تو تابش هور و ماه

در این روز نو از مه فرودین

به آیینِ جمشیدِ فرخنده دین

بگردان دل و دیده ام از گناه

بیاموزم از نو دگرگونه راه

روان مرا از غم آزاد کن

بهین روزی ام بخش و دل شاد کن